جوان آنلاین: راه امام خمینی (ره) در روش و منش رهبر معظم انقلاب به مثابه یک قطبنما در سالهای پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی عمل کرده است. این راه، انقلاب اسلامی را از گذرگاههای دشوار عبور داده و تا آستانه قلههای پیشرفت و عزت رسانده است. در این گزارش، مهمترین اصول قرابت و استمرار این مسیر را مرور میکنیم.
یکی از بنیادینترین اشتراکات اندیشهای امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای، تأکید بر «اسلام ناب محمدی» است، اسلامی که در تقابل با «اسلام امریکایی» قرار دارد. به تعبیر امام، اسلام امریکایی اسلامی است که با منافع قدرتهای استکباری سازگار است و از اصول و ارزشهای اصیل اسلامی فاصله گرفته است.
در منظومه اسلام ناب که محور اصلی انقلابیگری محسوب میشود، ویژگیهایی، چون عدالتخواهی و مبارزه با ظلم، حمایت از مستضعفان و محرومان، استکبارستیزی و مخالفت با سلطه قدرتهای خارجی، تأکید بر وحدت امت اسلامی و عقلانیت و اجتهاد پویا جایگاه برجستهای دارند.
آیتالله خامنهای نیز همواره بر اهمیت اسلام ناب محمدی به عنوان یکی از دالهای گفتمانی خود تأکید و آن را به عنوان مبنای حرکت انقلاب اسلامی معرفی کردهاند. به طوری که ایشان در سخنان خود به تبیین ویژگیهای اسلام ناب و ضرورت مقابله با جریانهای انحرافی که به نام اسلام فعالیت میکنند، پرداختهاند. ایشان هم مانند امام معتقدند که اسلام ناب، تمام ابعاد حیات بشری را مورد توجه قرار میدهد و در کنار بعد فردی به بعد اجتماعی و سیاسی نیز اهمیت میدهد.
مقابله با اسلام امریکایی
هر دو رهبر انقلاب، خطر اسلام امریکایی را تهدیدی برای اصالت انقلاب اسلامی دانستهاند. از نظر آیتالله خامنهای، اسلام امریکایی دو چهره دارد: اسلام سکولار غربگرا و اسلام متحجر واپسگرا. بنابراین تأکید بر اسلام ناب محمدی، به عنوان یک اصل اساسی، در اندیشه و روش رهبری امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای تداوم داشته و به عنوان یک راهنمای اساسی برای حرکت انقلاب اسلامی و امت اسلامی تلقی میشود.
یکی دیگر از وجوهی که قوام و چارچوب اصلی منظومه فکری رهبر انقلاب بوده تأکید بر اصول انقلاب بوده است، آیتالله خامنهای همواره بر حفظ و ترویج اصول انقلاب اسلامی که توسط امام خمینی (ره) پایهگذاری شده است، تأکید داشتهاند و این اصول شامل استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی، و حمایت از مستضعفان بوده است.
مردمیبودن نیز وجه دیگری از این قرابت است، چه در دیدارهای چهرهبهچهره، چه در تکیه بر آرای مردم، هر دو رهبر بر پیوند بیواسطه با تودههای مردم تأکید داشتهاند. رهبر انقلاب بارها یادآور شدهاند که حکمرانی اسلامی باید غیر اشرافی، سادهزیست و در خدمت منافع ملت باشد.
وجه قرابت دیگر را باید استکبارستیزی دانست، به طوری که مبارزه پویا و مستمر با استکبار جهانی و دفاع از حقوق ملتهای مظلوم، از ویژگیهای بارز رهبری امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای بوده است. در همین حال ویژگی رحماء بینهم درتأکید بر وحدت خود را نشان داده و از این رو تأکید بر وحدت ملی و پرهیز از تفرقه، از دیگر جنبههای مشترک در روش رهبری این دو شخصیت بزرگ است.
از سوی دیگر تأکید بر خودکفایی موضوعی است که هر دو رهبر بر اهمیت خودکفایی و اتکا به توان داخلی در زمینههای مختلف تأکید داشتهاند و روی دیگر این خودکفایی شناخت و مقابله با توطئه دشمنان است. رهبر انقلاب اسلامی همواره به شناخت توطئههای دشمنان و مقابله با آنها تأکید کردهاند و به تبیین نقشههای دشمنان در عرصههای مختلف پرداختهاند. در ادامه به مرور مهمترین بخشهایی از سخنان رهبر انقلاب میپردازیم که نشانههای گفتار و رفتار سیاسی امام را در خود دارد:
نقشه راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است
نقشه راه هم در مقابل ماست. ما نقشه راه داریم. نقشه راه ما چیست؟ نقشه راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است، آن اصولی که با تکیه بر آن توانست آن ملت عقبافتاده سرافکنده را تبدیل کند به این ملت پیشرو و سرافراز. این اصول، اصولی است که در ادامه راه هم به درد ما میخورد و نقشه راه ما را تشکیل میدهد. اصول امام، اصول روشنی است. خوشبختانه بیانات امام، نوشتههای امام در بیست و چند جلد در اختیار مردم است، خلاصه آنها در وصیتنامه جاودانه امام منعکس است، همه میتوانند مراجعه کنند. ما مفید نمیدانیم که به اسم امام تمسک کنیم، اما اصول امام را به فراموشی بسپریم، این غلط است. اسم امام و یاد امام بهتنهائی کافی نیست، امام با اصولش، با مبانیاش، با نقشه راهش برای ملت ایران یک موجود جاودانه است. نقشه راه در اختیار امام است و آن را به ما عرضه کرده است، اصول امام مشخص است.
در سیاست داخلی، اصول امام عبارت است از تکیه به رأی مردم، تأمین اتحاد و یکپارچگی ملت، مردمی بودن و غیر اشرافی بودن حکمرانان و زمامداران، دلبسته بودن مسئولان به مصالح ملت، کار و تلاش همگانی برای پیشرفت کشور. در سیاست خارجی، اصول امام عبارت است از ایستادگی در مقابل سیاستهای مداخلهگر و سلطهطلب، برادری با ملتهای مسلمان، ارتباط برابر با همه کشورها، بجز کشورهایی که تیغ را بر روی ملت ایران کشیدهاند و دشمنی میکنند، مبارزه با صهیونیسم، مبارزه برای آزادی کشور فلسطین، کمک به مظلومان عالم و ایستادگی در برابر ظالمان. وصیتنامه امام جلوی چشم ما است. نوشتههای امام، فرمایشات امام، در کتابهایی که متن کلمات آن بزرگوار را درج کردهاند، موجود است. ۱۴/۰۳/۱۳۹۲
اسلام فقط عمل شخصی، اسلام سکولار، اسلام «یؤمن ببعض و یکفر ببعض»، اسلامی که جهاد را از آن خط بزنند، نهیازمنکر را از آن خط بزنند و بردارند، شهادت فیسبیلالله را از آن بردارند، اسلام انقلاب نیست. اسلام انقلاب، همانی است که انسان در قرآن کریم - در آیات متعدد الهی قرآنی- مشاهده میکند، به زبان خود ما هم [مشاهده میشود]، این وصیتنامه امام است، این یادگارهای منطوق و مکتوب امام است. این اسلام ما است، پاسداری از انقلابی با این درونمایه، درونمایه اسلامی. نه فقط یک حرکت حماسی محض، نخیر، [بلکه]با معنای اسلامی که این توانست در دنیا خوشبختانه [تأثیر بگذارد]. ۲۵/۰۶/۱۳۹۴
امام الگوی کاملی برای ماست
در این نقشه راهی که عرض کردیم، امام الگو است، امام الگو است و انصافاً الگوی کاملی است. در همه این شاخصها، امام در آن سطح بالا قرار دارد. ما سالها در شکلهای گوناگون با امام معاشر بودیم و محشور بودیم، هم آنوقتی که در قم تدریس میکرد، هم آنوقتی که در نجف در تبعید بود، هم آنوقتی که در رأس حکومت و در قله اعتبار سیاسی بینالمللی قرار داشت، امام را در همه این حالات دیدهایم، انصافاً در همه این شاخصهایی که گفتیم، امام در بالاترین رتبه قرار دارد. به گفتار امام و کردار امام اهتمام بورزید. این صحیفه امام را جوانهای عزیز ما بخوانند و با آن انس پیدا کنند، وصیتنامه امام را بخوانید، با وصیتنامه امام انس پیدا کنید، در آن تعمق بکنید. ۱۴/۰۳/۱۳۹۵
زور و غلبه و سلاح در اسلام و مکتب امام معنا ندارد
هیچ قدرت و غلبهای در مکتب امام که از تغلب و از اعمال زور حاصل شده باشد، مورد قبول نیست. در نظام اسلامی قهر و غلبه معنا ندارد، قدرت معنا دارد، اقتدار معنا دارد، اما اقتدار برخاسته از اختیار مردم و انتخاب مردم، آن اقتداری که ناشی از زور و غلبه و سلاح باشد، در اسلام و در شریعت اسلامی و در مکتب امام معنا ندارد، آن قدرتی که از انتخاب مردم بهوجود آمد، محترم است، در مقابل آن، کسی نبایستی سینه سپر بکند، در مقابل او کسی نباید قهر و غلبهای به کار ببرد که اگر یک چنین کاری کرد، اسم کار او فتنه است، این آن نسخه جدیدی است که امام بزرگوار ما به دنیا عرضه کرد و به ادبیات سیاسی عالم این فصل مهم را افزود. در این نسخه جدید، یکی از عناصر اصلی - همانطور که اشاره کردیم - به کمک مظلوم شتافتن و با ظالم مقابله کردن است، به کمک مظلوم باید رفت که در دوره ما، در زمان ما، مصداق اتم مظلومیت ملت فلسطین بود که شما دیدید امام بزرگوار از روز اول تا آخر عمر، راجع به فلسطین تأکید کرد، تکیه کرد، حمایت کرد و وصیت کرد که این مسئله را ملت ایران و مسئولان کشور فراموش نکنند، کمک به مظلوم و ایستادگی در مقابل ظالم، نفی دستاندازیهای ظالم، انکار صریح هیبت و ابهت ظالم و شکستن این ابهت، این هم یکی از بخشهای این نظام و این نسخه جدیدی است که امام بزرگوار ما عرضه کرد. این یک خلاصهای و یک تصویر کوتاه و توصیف کوتاهی است از مجموعه آن نظم سیاسی و مبناییای که امام بزرگوار ما پس از فروپاشی نظام پادشاهی به کشور آورد، عرضه کرد، مورد قبول قاطع مردم قرار گرفت، و تحقق پیداکرد، و این نسخه مثل خیلی از حرفهای سیاسی، در کتابها نماند، آمد در واقعیت، تحقق پیداکرد، تبلور پیداکرد، ملت ایران هم همت کردند، وفاداری نشان دادند، فداکاری کردند، این را حفظ کردند، نگه داشتند، و روزبهروز قویتر کردند تا به امروز رسیده است.۱۴/۰۳/۱۳۹۳
آنچه امام بزرگوار ما باقی گذاشت بینات است نه متشابهات
دشمن نتوانست شعارهای انقلاب را کمرنگ و سپس محو کند. به نظر من یک بخش عمدهای از این هم مربوط میشود به هوشیاری امام بزرگوارمان. آنچه امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفتههای خود، از نوشتههای خود در میان ما باقی گذاشت، بینات است، محکمات است، متشابهات نیست که کسی آنها را نفهمد. آخرین سخن امام هم وصیتنامه امام است. من همیشه به مسئولان و کسانی که در دولتهای گوناگون یک کار مهمی دستشان بوده است، توصیه میکردم که به وصیتنامه امام مراجعه کنند. وصیتنامه امام، لب ارزشهای مورد نظر امام است، اینها را امام باقی گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست. بله، ندیده گرفتن اینها امری است که میسر است برای کسانی که بخواهند ندیده بگیرند. ۲۳/۰۴/۱۳۹۲.
اما شاید بهترین توصیف از قرابت مسیر امام و رهبر انقلاب را آیتالله جوادی آملی داشته است، ایشان اسفند سال گذشته در مراسم رونمایی از تفسیر گرانسنگ ۸۰ جلدی تسنیم، طی سخنانی نکات مهمی را مطرح و بر این نکته هم تأکید ویژه کردند که وظیفه ماست نظام امامت امت را حفظ کنیم و امام فعلی را جانشین امام عصر (عج) بدانیم، چراکه مقام معظم رهبری حفظه الله همان راه امام خمینی (ره) را ادامه میدهند. امام رضوان الله علیه و مقام معظم رهبری حفظه الله این مسیر را زنده میکنند و فرمایشات ائمه (ع) را به ما میرسانند، ما نیز ان شاءالله تا آنجا که ممکن است اطاعت میکنیم.